در مولودى اندیشه مى کنم که از سلاله من و یازدهمین فرزند من است او مهدىّ است
1- اصبغ بن نباته گوید: بر امیرالمؤمنین(ع) وارد شدم و دیدم در اندیشه فرورفته و با انگشت بر زمین خطّ مىکشد، گفتم اى امیرالمؤمنین چرا شما را اندیشناک مىبینم و چرا بر زمین خط مىکشید؟ آیا به زمین و خلافت در آن رغبتى دارید؟ فرمود: لا واللَّه، نه به آن و نه به دنیا هیچ روزى رغبتى نداشتهام و لیکن در مولودى اندیشه مىکنم که از سلاله من و یازدهمین فرزند من است، او مهدىّ است و زمین را پر از عدل و داد مىسازد. همان گونه که پر از ظلم و جور شده باشد، او را غیبت و حیرتى است که اقوامى در آن گمراه شده و اقوامى دیگر در آن هدایت یابند. گفتم: اى امیرالمؤمنین! چنین چیزى واقع خواهدشد؟
فرمود: آرى، همان گونه که او آفریده شده داراى غیبت نیز خواهد بود، تو از کجا این امر را مىدانى؟ اى اصبغ! آنها بهترین این امّت به همراه نیکان این عترت خواهند بود، گفتم: بعد از آن چه خواهد شد؟ فرمود: سپس خداوند هرچه بخواهد کند که او را ارادت و غایات و نهایاتى است.
خداى تعالى چهار چیز را در چهار چیز مخفى ساخته است/ و ولىّ خود را در میان عبادش نهان ساخته است
امام باقر(ع) از پدران بزرگوارشان از امیرالمؤمنین(ع) روایت کند که فرمود: خداى تعالى 4 چیز را در 4 چیز مخفى ساخته است، رضاى خود را در طاعتش نهان ساخته است و مبادا چیزى از طاعتش را کوچک شمارید که بسا آن طاعت موافق رضاى او باشد و تو ندانى، و خشم خود را در معصیتش نهان ساخته است، و مبادا چیزى از معصیتش را کوچک شمارید که بسا آن معصیت موافق با خشم او باشد و تو ندانى، و اجابت خود را در دعایش نهان ساخته است و مبادا چیزى از دعایش را کوچک شماریدکه بسا آن دعا موافق با اجابت او باشد و تو ندانى، و ولىّ خود را در میان عبادش نهان ساخته است و مبادا که بندهاى از بندگانش را کوچک شمارید که بسا آن بنده، ولىّ او باشد و تو ندانى.
منبع: شبستان